در یک جنگل ان دور دست ها حیواناتی زندگی می کردند

بین این حیوانات یک جغد دانایی بود.

حیوانات جنگل هر سوالی داشتن ازجغد پیر می پرسیدند.

جغد همش در حال سفر به جا های مختلف بود تا به علم خودش اضافه کند.

یک روز جغد پیر تصمیم می گیرد به شهری که انسان ها در ان زندگی می کنند سفر کند.

جغد دانا تصمیمش را عملی می کند و می رود به شهر

یک هفته می گزرد

حیوانات جنگل می بینند که جغد دانا هنوز برنگشته است. انها خیلی ناراحت می شود و دور هم جمع می شوند تا ببینند باید چییکار کنند.

حیوانات تصمیم می گیرند بروند به شهر و او را پیدا کنند.

تا انها می خواهند راه بیوفتند جغد بر می گرده.

حیوانات از خوشحالی نمی دانستند چه کار باید کنند.

انها گفتند جغد از سفرت به ما بگو و.

نویسنده«هانی هرندی»

تصویرگر«هانی هرندی»

برای گروه سنی 6 تا 9 سال

کتابی که خودم نوشتم

Image result for ‫جغد دانا‬‎


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

kjhw پروانه رنگین آب و آینه دفترچه خاطرات زندگی مشترک ما ...... مهاجرت به اروپا در کوتاه ترین زمان ممکن نوشته های یک حقوقی وانلوجق James